تجسم اعمال

 

«مفسرکبير حضرت علامه، آيت الله جوادي آملي حفظه الله»

 

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ¤  إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ¤ وَقَالُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (سوره مبارکه انعام آيات شريفات 35 الي 37)

در شان نزول کريمه « وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ »نقل کرده اند که وجود مبارک پيغمبر اسلام (ص) علاقمند بود « عامر » اسلام بياورد ولي او مسلمان نشد و اين قضيه بر پيامبر(ص) گران تمام شد.  بعد اين آيه شريفه نازل شد که تو اگر بتواني به اعماق زمين بروي ويا به آسمان سفر کني و يک آيه يا معجزه اي بياوري که اينگونه افراد ايمان بياورند، اين کار را بکن، ولي اينها ايمان نمي آورند. يعني اينکه اولا تو توان آن را نداري و ثانيا بر فرض هم توان آن را داشته باشي اينها ايمان نمي آورند .

يوسف(ع) عاشق بود يا زليخا؟

 

وجود مبارک حضرت یوسف(ع) در این جریان، به یک عشق حقیقی که همان عشق به خداست مبتلا بود اما طرف مقابل آن حضرت، مبتلای به یک غلط بود. معنا و مفهوم این مطلب این است که همان طورکه در کلمات و قضایا و غیره سه حالت وجود دارد، در اوصاف درونی هم همین سه حالت وجود دارد. پس بحث در سه مقام وجود دارد. مقام اول درباره الفاظ است که الفاظ یا صحیح استعمال می شود یا غلط، اگر صحیح استعمال شود یا حقیقت یا مجاز است. - مجاز هم صحیح است لیکن مجاز است-

مفسر حکیم حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله

"جریان مختار "

چون ايام محرم و صفر سالار شهيدان است و ما دنبال فرصتي مي‌گرديم كه نام مبارك سيّدالشهداء(عليه السلام) برده بشود مقداري هم از قصّه ي مختارکه ديروز صبحت شد بگوييم تا معلوم بشود كه مثلاً او چه خدمتي كرده آيا واقعاً اهل نجات است يا نه؟

مرحوم مجلسي(رضوان الله تعالي عليه) فرمود: من درباره ي مختار متوقّف‌ام. نظر مثبت يا منفي ندارم. ولي اشهر اين است كه او اهل فلاح است. مستحضريد كه مشكل او مشكل ولايت بود. مشكل توحيد نبود. يعني مشرك نبود. وثني و صنمي و اينها نبود. مي‌گفتند جزء فرقه كيسانيه است و وجود مبارك مهدي موعود(عجلّ الله فرجه الشريف) را تطبيق كرده بود بر محمدبن‌حنيفه و در بعضي از نصوص هم دارد كه " في قلبه شيء من حبّهما"