سه شنبه, 20 شهریور 1397 ساعت 06:20

یک نکته از این معنی (قسمت ششم)

بسم الله الرحمن الرحیم 

  #یک‌نکته‌ازاین‌معنی

قسمت ششم ، ششم محرم الحرام

« مُصیبَهً ما أعظَمَها وَ أعظَمَ رَزیَّتَها فِی الاِسلامِ وَ فِی جَمیعِ السَّماواتِ وَ الأرضِ ، چه بزرگ است آن مصیبت و چه عظیم است آن عزا در اسلام و در همه ی آسمان ها و زمین »

⬛️  بیرق عزا

  اتفاقی که در کربلا افتاد فی نفسه و بدون در نظر گرفتن آن که امام‌حسین(ع) شهید این دشت بلاست نیز بسیار دردناک و دل سوز است . حتی اگر مصیبت های کربلا برای یک نصرانی هم اتفاق می افتاد دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد . اینکه نزدیک‌ترین خویشاوندانش را بکشند و سر از تن ها جدا کنند و زنان و کودکان آن ها را به اسارت بگیرند و پیکر شهدا را در صحرا رها کنند ... . به قربان امام حسین ... امام حسین بود ، کسی که پیامبر اکرم در وصفی می‌فرماید :« اِنَّ الحُسَیَِ بنَ عَلى فِى السَّماءِ اَکبَرُ مِنه فِى الاَرض ، به طور یقین حسین بن على در آسمان والاتر از زمین است .»[1] حال این دردانه ی حضرت رسول به چه وضع فجیعی به شهادت می‌رسند و الحق که این حدیث پیامبر سزاوار آن خبیثان و اعداء است که می‌فرماید:«مَن عاندهُ ، حَرَّمَ اللهُ عَلَیهِ رایحةُ الجنةِ ، کسى که با او (حسین) عناد ورزد، خداوند رایحه بهشت را بر او حرام گرداند.»[2]

    در انتهای عبارت مذکور ، «جَمیعِ السَّماواتِ وَ الأرضِ» آورده شده است. بدین معنا که مصیبت اباعبدالله هم بر فرشتگان و اهالی آسمان ها که ما اطلاعات زیادی از کم و کیف آن نداریم سخت و سنگین است و هم بر اهالی زمین از انسان ها گرفته تا حیوانات و نباتات و اشیاء.

  از دیدگاه علمی- دینی نظریه « لا شَیءٌ إلّا مُحیَی ، چیزی نیست مگر زنده » به اثبات رسیده است. تمام این عالم زنده است ، تسبیح گوی خدایند. این آیه مهر تأییدی است بر آن مدعا که خداوند باری تعالی می‌فرماید :« تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتُ السَّبعُ وَ الاَرضُ وَ مَن فِیهِّن وَ اِن مِن شَىءٍ اِلّا یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لكِن لاتَفقَهُونَ تَسبیحَهُم... ، آسمان‌هاى هفتگانه و زمین و هر كس در آن هاست، او را تسبیح می‌گویند و هیچ چیزى نیست مگر آن كه همراه با ستایش تسبیح او می‌گوید ولی شما تسبیح آن ها را نمی‌فهمید.»[3] حال ما تسبیح گفتن آن ها را متوجه نمی شویم دلیل موجهی بر عدم وجود این واقعه نیست. چه بسا برخی عرفا که با استعانت از حدیث امام‌صادق (ع) که می‌فرماید:« اَلسُّجود عَلى تُربَةِ الحُسَينِ عَلَيه‌ِالسَّلام يَخرِقُ الحُجُبَ السَّبع ، سجده بر تربت حسين(ع) حجاب‌هاى هفتگانه را پاره مى‏كند.»[4] از حجاب های ظلمانی عبور کرده اند و گوش جانشان صدای ذکر « سبوحٌ قُدّوس رَبُّنا وَ رَبّ المَلائِکَهِ وَ الرُوحِ» ما سوی الإنسان را شنیده‌باشد.

احادیث متعددی در باب عزاداری حیوانات وجود دارد که به دو مورد آن اشاره می‌کنم :

1  روایت است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «پدر و مادرم فداى حسین باد كه در بیرون شهر كوفه كشته خواهد شد، به خدا قسم گویا مىبینم كه جانوران بیابان از انواع وحوش بر سر قبر او گردن كشیده و بر او میگریند و از شب تا صبح براى او مرثیه میخوانند .»[5]

2  « وقتى امام حسین(علیهالسلام) شهید شد و جسم شریفش بر خاك كربلا افتاد و خون بدنش به روى زمین ریخت مرغى سفید آمد پر و بال خود را به خون آن حضرت آلوده كرد و پرواز نمود و بر شاخه درختى نشست. جماعتى از مرغان را دید كه به دانه و علف و آب مشغول هستند. به آنها گفت واى بر شما به لهو و لعب مشغولید و در طلب دنیا میباشید و حال آن كه امام حسین(ع) در زمین كربلا در این هواى گرم به روى زمین افتاده و خون از بدنش جارى گشته. چون مرغان این را شنیدند همگى هم آواز شده به جانب كربلا پرواز كردند و چون رسیدند دیدند حسین (ع) سر بر بدن ندارد بى غسل و كفن بر روى خاك و خاشاك كربلا افتاده‌است. مرغان چون این منظره را دیدند صیحه زده و آغاز به گریه و زارى نمودند و خودشان را بر خون حضرت مالیدند و سر تا پاى خود را خون آلود كرده و هر كدام به جانب شهرى رفتند تا اهل عالم را از این فاجعه آگاهى دهند. آن مرغى كه به مدینه آمد قبر پیغمبر را طواف كرد. قطرات خون از او میچكید و میگفت:« اَلا قَد َقُتِلَ الحسینُ بِكَربَلا، همانا حسین در کربلا کشته شد.» مرغان دیگر اطراف او جمع شدند و بانگ نوحه برآوردند.»[6]

پی نوشت ها :

1   عیون اخبار الرضا 1/60 و بحار الانوار 36/204

2   بحار الانوار 35/405 و احقاق الحق 9/202

3  سوره الاسراء آیه 44

4  مصباح المتهجد، ص 511/ بحارالانوار، ج 98، ص 135

5   حارث اعور ، کامل الزیاره

6   منتخب از طریق اهل بیت ، شیخ طریحى  

سه شنبه, 20 شهریور 1397 ساعت 06:15

یک نکته از این معنی (قسمت پنجم)

بسم الله الرحمن الرحیم

#یک‌نکته‌ازاین‌معنی

قسمت پنجم ، پنجم محرم الحرام

« ... یا اَباعَبدِالله إنِّی أتَقَرَّبُ إلَی الله وَ إلی رَسولِه وَ إلی اَمیرِالمُؤمِنین و إلی فاطِمَه و إلی الحَسَنِ وَ إلَیکَ بِمُوالاتِک وَ بِالبَرائَهِ مِمَّن أسَّسَ أساسَ ذلِک وَ بَنی عَلَیهِ بُنیانَه ، ای اباعبدالله من به خدا و رسولش و امیرمومنان و فاطمه و حسن تقرب می‌جویم ، به دوستی تو و به بیزاری از کسی که پایه گذاری کرد اساس این واقعه را و بنا نهاد بر آن بنیانش را .»

قسمت (الف)

کلید رضایت درگاه احدیت ، رضایت رسول خداست و کلید رضایت رسول خدا استمساک به ثقلین است . پس با دوستی با اهل‌بیت تقرب الهی که نتیجه رضا ی خداوند است را به دست آورده ایم . و البته در جنبه دیگر این تقرب ارزشمند و برای تکامل آن باید از ظالمان عالم علی الخصوص ظالمین در حق اهل بیت (علیهم السلام) بیزاری جست .

سالها پیش دوست سنی مسلکی داشتم . از او پرسیدم چرا خلفای سه گانه را قبول داری و حضرت علی (ع) را به عنوان خلیفه چهارم ؟ و  گفت :« مگر چه عیبی دارد . ما که علی(ع) را قبول داریم . خدا را چه دیدی ؟! شاید در قیامت حق با آنان بود . پس من هر دو را ]خلفا و امام علی(ع)[ قبول دارم تا در روز قیامت سربلند باشم !»

پس در این جا اولین عیبی که از عقیده او گرفته می‌شود آن است که برای رضا ی الهی علاوه بر آن که تولی لازم است به همان مقدار تبیین مواضع و عقاید و برائت از ظالمان و مشرکان لازم الاجراست . حال چگونه می‌توان هم علی(ع) را قبول داشت هم ... .

اصل و ماهیت قیام امام حسین(ع) برائت از ظالمان بود. چراکه تمام این حوادث به واسطه عدم بیعت و همراهی با فاسق و فاجری چون یزید بود .

ابوذر صحابي بزرگ رسول الله (ص) از آن حضرت نقل کرده است که از حضرتش شنيديم که می‌فرمود:« الا إنَّ مِثلَ اَهلِ بَيتي فيکُم مِثلَ سَفينهِ نوح مِن قَومه ، مَن رَکَبَهٰا نَجا وَ مَن تَخَلَّف عَنها غَرق ، مثل ‌اهل ‌بيت ‌من(ع) در ميان شما مانند کشتي نوح (ع) در قومش می‌باشد هر کس بر آن نشيند نجات يابد و هر که از آن تخلف ورزد غرق شود.»[1] حال اگر ما بیائیم و هم امام حسین(ع) را قبول داشته باشیم و هم خدای ناکرده معاویه یا یزید سوار برکشتی هستیم یا نه؟ پس به همان اندازه که به واسطه ی دوستیِ امام حسین(ع) به خدا نزدیک می‌شویم همان قدر هم از دشمنان و ظالمان در حق ایشان نیز باید برائت بجوییم ...

قسمت (ب)

 

حضرت فاطمه(س) از پیدا بودن حجم بدن زنان به هنگام تشییع جنازه ناراحت بوده است. از این رو، وصیت کرد که برایش تابوتی ساخته شود.اسماء بنت عمیس به حضرت فاطمه(س) گفت در حبشه تابوتی دیده که بدن مرده را می‌پوشانده است. حضرت از او خواست که برای او نیز چنین تابوتی ساخته شود و اسماء در زمان حیات حضرت آن را ساخت[2] و حضرت - که پس از رحلت پیامبر(ص) تا آن روز خندان دیده نشده بود - با دیدن آن تبسم نمود و دعا کرد که خداوند اسماء را از آتش جهنم حفظ کند .

این سر گذشت اولین تابوت ساخته شده پس از اسلام است . بعد از این ماجرا اموات مسلمانان در تابوت گذاشته می‌شوند و پایه گذار این سنت حسنه اسماء بنت عمیس بود . از پس هرگاه جسد میت زن مسلمانی به واسطه ی درون تابوت بودن از بی احترامی مصونیت یابد ثوابی نیز برای اسماء نوشته می‌شود.

دقیقا عکس همین قضیه هم در پایه گذاری سنت سیئه (بد) برقرار است .

حال در این فراز از دعا از کسانی دوری می‌جوئیم که ظلم بر ائمه را پایه گذاری کردند و بنیان بی‌حرمتی بر آن بزرگواران را بنا.

إن‌شاءالله در زمانه ی کنونی هم بتوانیم حدود و ثغور تولی و تبری را بشناسیم و بدان عمل کنیم.

پی نوشت ها :

1 بحار الانوار ج 27 ص 112

2 کلینی، 228.3، ابن عبدالبر، 1897.4

چهارشنبه, 23 ارديبهشت 1394 ساعت 00:00

سوالات شرعی

استفتائات جدید از محضرمقام معظم رهبری و آیت الله العظمی مکارم شیرازی که از

طریق مرکز پاسخ گویی به مسائل شرعی دفتر امام جمعه جهرم ارسال و دریافت

شده است                                                                    

 

استفتائات جدید از محضرمقام معظم رهبری

استفتائات جدید از محضرآیت الله مکارم شیرازی

منتشرشده در تازه های احکام