تفسیر تسنیم جلد سی و هفتم صفحه 405
14- مراد از علم دینی
بررسی موجودهای خارجی، نخست از منظر جهانبینی توحیدی است؛ یعنی فلسفه و کلام و عرفان الهی، هر موجودی را از جهت حدوث و تغیر، یا امکان ماهوی، یا امکان فقری یا ظهور فیض الهی مینگرند و آن را آیت وجود خدای سبحان میفهمند یا مییابند و نتیجه آن این است که صدر و ساق جهان امکان، فعل خداست. بعد از آن، هر علمی که درباره موجودهای عینی صورت بپذیرد، علم دینی خواهد بود، زیرا بحث از فعل خدا- همانند بحث از کلام الهی- دینی است. همان گونه که بحث از فعل پیامبر (ص) یا امام معصوم (ع) دینی است، یقیناً بحث از فعل خدا دینی است؛ هرچند خودِ عالِم از این فوز عظیم غافل باشد؛ یعنی علمی که موضوع آن فعل خداست حتماً دینی است، چنان که علمی که موضوع آن قول خداست، یقیناً دینی است. البته علمی که موضوع آن فعل انسانهای غیرمعصوم است، همانند هنر، صنعت و نظایر آن میتواند دینی یا غیردینی باشد.
غرض آنکه بر مبنای فلسفه الهی و توحید ربوبی هیچ موجودی در جهان آفرینش یافت نمیشود، مگر آنکه فعل خداست و هرگونه بحث علمی درباره چنین موجودی، دینی است. البته گاهی علم دینی به چیزی گفته میشود که در قرآن یا حدیث آمده باشد. آن نیز میتواند علم دینی باشد؛ ولی علم دینی دانش است که درباره فعل خدا، قول خدا و سنت خدا بحث میکند.
بر هر روی، برپایه آیه نخست: «قُلِانظُروا مَاذا فِیالسَّمَاواتِ و الاَرضِ» نگاه کردن در ملک آسمانها و زمین، انسان را منجّم، طبیعیدان، شیمیدان، جانورشناس، گیاهشناس، دریاشناس، زمینشناس و معدنشناس میکند؛ نه خداشناس، زیرا یک معدنشناس صرفاً میکوشد که با بررسی سیر افقی، بفهمد فلان معدن در چند قرن پیش چگونه بوده و اکنون چیست و پیشبینی میشود در آینده نزدیک یا دور چه بشود. خداشناسی نیازمند نگاه ملکوتی است و معدنشناسی را با تفسیر معدن، یعنی بررسی سیر عمودی آن همراه کرد و به سؤالاتی مانند «چه کسی معدن را به وجود آورد و برای چه آفرید» پاسخ داد، که وظیفه مفسر زمین و معدن است.