خلاصه خطبه نماز جمعه مورخ 1401/02/16

شنبه, 24 ارديبهشت 1401 ساعت 06:47
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

 

برگرفته از خطبه اول نماز جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ توسط حجت الاسلام والمسلمین دکتر مدبر

 

«وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ضحی 11»

 

خداوند متعال در این آیه شریفه به پیامبر(ص) و همه پیروان مکتب اسلام این توصیه را دارند که نعمت های پروردگار خود را بازگو کرده و بر زبان جاری کنید.

 

بازگفتِ نعمت های پروردگار برکات زیادی در زندگی به همراه دارد: ابتدا این‌که همین گفتن و یادآوری کردن نعمت ها بدون این‌که واژه حمد یا شکر بکار گرفته شود یک نوع شکرگزاری است

 

 

پیامبر اسلام(ص) و امام موسی بن جعفر (ع) هردو با اندکی اختلاف چنین فرمودند که

 

« اَلتَّحَدُّثُ بِنِعَمِ اللهِ شُکرٌ وَ تَرکُ ذلِکَ کُفرٌ» به زبان آوردن نعمت های خداوند، شکر و بازگو نکردن آنها نوعی کفران نعمت است. خداوند متعال هم که فرموده اند اگر شاکر باشید شما و نعمت ها را رشد می دهم و افزون می کنم و اگر کفران نعمت کنید باید منتظر عذاب باشید «لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ / ابراهیم 7»  حال اگر این روایت را در کنار آین آیات شریفه بگذاریم چنین به نظر می رسد که یادآوری نعمت های خداوند متعال فراتر از یک توصیه معمولی و یک ارشاد است

 

پس این وظیفه اخلاقی است که نعمت هایی که خداوند به ما، خانواده، شهر،  کشور و جامعه اعم از نعمت های ظاهری، باطنی، دنیوی، معنوی، مادی عنایت کرده را مرتب یادآور شویم که این کار روحیه شکرگزاری و رضایت از زندگی را در ما تقویت می کند و خود را غرق در نعمت می بینیم و اگر مشکل و درد و رنجی هم پیش آمد آن را یک استثنا دانسته و برای تحمل آنها آمادگی بیشتری پیدا می کنیم و گاهی تحمل درد و رنج ها شیرین هم می شود

 

صاحب مزرعه ای که خیار پرورش می داد و کارگران زیادی داشت یک روز غروب سهمیه هرکدام از کارگرها را داد و مقداری هم برای خانواده خود برداشت. یک دانه خیار زیاد آمد که آن را به یکی از نوکرها داد و متوجه شد او با حرص و ولع و خیلی زیبا مشغول خوردن شد و هوس کرد از آن خیار بخورد لذا به نوکرش گفت چقدر خوشمزه میخوری اگر این قدر شیرین و لذیذ است به من هم بده! غلام اطاعت کرد  و تکه ای تقدیم کرد اما صاحب مزرعه تا آن را در دهان گذاشت متوجه شد که مانند زهر تلخ است.  رو به غلام کرد و گفت چگونه خیار به این تلخی را به  این شیرینی می خوری؟ غلام که حکیم و قدردان و شاکر بود گفت: عمری از دست شما شیرینی ها خوردم مروت و جوانمردی نیست که با این خیار تلخ چهره درهم بکشم و آبروی شما را در این جمع ببرم. پس مروت و جوانمردی ایجاب می کند که ما انسانها با یادآوری نعمات ظاهری و باطنی شیرینی که خداوند در زندگی به ما عنایت کرده و غرق در آنها هستیم شکرگزاری کنیم و اگر مشکلی هم در زندگی پیش آمد ناشکری ننماییم

 

 «أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً لقمان 20» خدای متعال ما را غرق نعمت کرده و به  تعبیر بعضی بزرگان اگر یک سیاهی در زندگی پیدا شود درحقیقت خال سیاهی است بر چهره سپید زندگی که زیبایی آن را دوچندان می کند. 

 

ما انسانها بسیاری از چیزها را نعمت نمی شماریم تا زمانی که آن را از دست بدهیم مانند این که درحالت خواب بدون این‌که بخواهیم و متوجه باشیم دست به دست می شویم و متخصصین می گویند اگر این جابه جایی انجام نمی شد و تا صبح ادامه داشت علاوه بر این که خواب شیرین نمی شد و خستگی از تن ما بیرون نمی رفت بلکه همان قسمت از بدنمان که روی آن خواب بودیم  فلج می‌ شد. دیگر این که احصای  همه نعمت های خدای متعال امکان پذیر نیست « وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها- ابراهیم 34 »

 

برای اجرای این توصیه پیامبر(ص) اگر در خلوتمان به اندازه توانی که داریم  نعمت ها را یادداشت کنیم مطالب فوق را بهتر ادراک میکنیم مانند این دلنوشته که بنده تقدیم میکنم

 

خدایا تو را سپاس می گویم که در این عالم به من نعمت فراوان دادی، جایگاه انسان دادی، کتاب قرآن دادی، پیامبران و امامان دادی، امیرمومنان دادی، سیده نساء عالمیان دادی، سالار شهیدان دادی، سید ساجدان دادی، شاه خراسان دادی، دادگستر جهان دادی، ولایت خوبان دادی، برائت از دشمنان دادی، حکومت نایب امام زمان دادی، وجدان دادی، دوستان و یاران دادی، خویشان دادی، اساتید و معلمان دادی، باران دادی، غدیر و عاشورا و نیمه شعبان دادی، رمضان دادی، سلامت جسم و جان دادی، عیال و فرزندان دادی، الصحة والامان دادی، جمکران دادی، حرم امامزادگان دادی، زیارت امامان دادی، امام زمان دادی، مصاحبت با شهیدان دادی،  همنفس شدن با رزمندگان دادی، سایه خوبان دادی، عزت نسبت به فرادستان دادی، ترحم به فرودستان دادی، توفیق کمک به تهیدستان دادی، بغض دنیاپرستان دادی، محبت خداپرستان دادی، دین و ایمان دادی، دعای خیر مومنان دادی، اشک روان دادی، دل مهربان دادی، جایی در میان منتظران دادی، یاری حسین زمان دادی، دشمنی یزیدیان دادی، وطنی چون ایران دادی، آشنایی با قرآن دادی، اندکی برهان و عرفان دادی، به اندازه لیاقتم همراهی با صادقان دادی، بنان و بیان دادی، پاهای دوان دادی، خضوع و خشوع نهان دادی، توش و توان دادی، توانایی مقابله با دشمنان دادی، قدرت نه گفتن به وسوسه گران دادی، زندگی در دیار سلمان دادی، سکونت در دار مومنان (دارالمومنین جهرم) دادی، غار سنگ شکنان دادی، شهری در میان نخلستان دادی، توفیق حضور در میعادگاه عاشقان دادی، خودت را یعنی خدای رحمان دادی، توفیق نوشتن اندکی از نعمت های بیکران دادی...

 

«اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ.»

 

خواندن 98 دفعه آخرین ویرایش در شنبه, 24 ارديبهشت 1401 ساعت 06:55

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.