برگرفته از خطبه اول نماز جمعه ۲۲ بهمن ماه جهرم
..... وَعَلَىالْمُسْتَمِعينَ بِالاِتِّباعِوَالْمَوْعِظَةِ ...
امام زمان (عج) در فراز چهاردهم برای مستمعین امت دعا فرمودهاند. سماع به معنای شنیدن و استماع یعنی گوش کردن و شنیدنی که از روی اراده و اختیار و دقت باشد. بنابراین سخنان خداوند، آیات قرآن، ادعیه و سخنان افرادی که از خدا و دین میگویند را باید استماع کرد. اکنون شما عزیران که خطبههای بنده را استماع میفرمایید مشمول این دعای حضرت هستید.
به این مساله شرعی هم توجه داشته باشیم که استماع یعنی گوش دادن با دقت به خطبههای جمعه از نظر قریب به اتفاق فقهای شیعه واجب و لازم است.
بنده از بین علمای شیعه تنها مرحوم شیخ طوسی (رض) را دیدهام که فتوای به استحباب داده است. امام(ره) و رهبری(حفظهالله) هم استماع خطبههای نماز جمعه را لازم میدانند. بنابراین هنگام ایراد خطبهها حرف زدن با دیگری و توجه به مطالب گوشی همراه خلاف احتیاط است اگر گناه نباشد.
طبق این دعای شریف، مستمعین که بیواسطه یا با واسطه کلام خدا یا معصومین(ع) را گوش میدهند باید همراه با «تبعیت» و به انگیزه عمل کردن باشد نه این که فقط گوش دهند و درجای دیگری نقل کنند ویا به انگیزه ثواب بردن باشد. دومین چیزی هم که امام (ع) برای مستمعین امت از خدای متعال طلب میکنند «موعظه» است. موعظه، سخن و پندی است که در دل مخاطب تاثیر کرده و او را بیدار و متحول کند و به فکر وادارد به گونهای که به خوبیها تشویق و از بدیها متنفر گردد. به سعادت و بهشت، مشتاق و از جهنم و غضب خدای متعال هراسان شود.
گاهی هم موعظه به معنای موعظه کردن نیست بلکه هدف، اتعاظ به معنای پندپذیری است. امام امیرالمومنین (ع) در یکی از حکمتهای نهجالبلاغه میفرمایند که :
«بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَالْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَالْغِرَّةِ»
یعنی بین شما و اتعاظ «پندپذیرشدن» حجاب و مانعی بنام غفلت و تکبر وجود دارد. پس اگر بخواهیم موعظه شویم باید بزرگ منشی و تکبر وچیزهایی مانند حسادت و لقمه حرام که نمیگذارند حرفهای درست و موعظههای بسیار شافی در دل ما تاثیر بگذارد را کنار بگذاریم و متواضع باشیم تا قابلیت پیدا کنیم.
در روزعاشورا موعظه امام حسین (ع) بر حرام خواران اثر نکرد چرا که عاملیت عامل زمانی موثر است که قابلیت قابل هم وجود داشته باشد.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست ------ در باغ لاله روید و در شوره زار خس
این بزرگترین موعظه خداوند است که:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ » 57 یونس
خوشا به حال کسانی که دل آماده دارند و با یک سوال خداوند متحول میشوند که:
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ » 16 حدید
ای مومنین ایا وقت آن نرسیده که دلهایتان خاشع شود و رنگ و بوی خدایی پیدا کنید و از تند روی دست بردارید و با اولین دوربرگردان به سوی خدا برگردید؟ نوجوانی که قرآن میآموخت از استاد پرسید:
«یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِیْبا»17 مزمل
به چه معناست؟ استاد گفت: سختیهای قیامت به گونهای است که موهای بچهها درآن روز سفید میشود. این حرف آن قدر بر این نوجوان تاثیر گذاشت که به بستر بیماری افتاد و استادش به بالین رفت و گفت: عمری این آیه را خواندم اما مثل تو متحول نشدم.
عربی خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض کرد به من قرآن بیاموزید. یکی از یاران حضرت سوره زلزال را برای او خواند. وقتی به این دو آیه شریفه رسید که:
«فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ» زلزله 7و8
گفت: دیگر بس است و بلند شد رفت. شخصی خدمت یکی از علمای ربانی رسید و عرض کرد مرا موعظه کنید. عالم بزرگوار پرسید چکارهای؟ گفت درب و پنجره میسازم. عالم گفت: عمری برای دیگران درب وپنجره ساختی آیا به فکر ساختن درب وپنجره برای دلت هم افتادهای که هرکسی در آن راه پیدا نکند؟ چه خوب است هرکدام از ما هم این پرسش را از خودمان داشته باشیم. بنده و امثال بنده عمری منبر میرویم و سخنرانی میکنیم آیا در خلوت منبری هم برای خودت داشتهایم؟ ای باغدار! آیا برای آخرت خودت هم درختی کاشتهای؟ ای کشاورز! برای سرسبزی زمین آخرت خود هم تلاش کردهای؟ ای معمار! آیا خانه آخرتت آباد هست؟
کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من ------ خود ندانستی به جز تو جان معنیدان من
غیر رویت هرچه بینم نور چشمم کم شود------ هرکسی را ره مده ای پرده مژگان من
چشم انسان هم باید پردهای داشته باشد و برای هرکس و ناکس و هر صحنهای کنار زده نشود وگرنه ضرر خواهد کرد. باشد که ما هم این دو خصوصیت را طلب کنیم و سخنان خدا و هرآنچه که رنگ و بوی خدایی دارد را به قصد عمل کردن و متحول و بیدارشدن گوش دهیم....