خلاصه خطبه نماز جمعه مورخ 1400/11/08

یکشنبه, 10 بهمن 1400 ساعت 07:32
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

 

برگرفته از خطبه اول نماز جمعه ۸ بهمن ماه ۱۴۰۰ جهرم به امامت حجت الاسلام والمسلمین دکتر مدبر

 

«.... وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَمائِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصيحَةِ ....»

 

امام زمان (عج) و همه ما در دوازدهمین فراز از فرازهای 26گانه دعای « اَللّـهُمَّ‌ارْزُقْناتَوْفيقَ‌الطّاعَةِ » از خدای متعال درخواست می‌کنیم که به علمای امت، زهد و نصیحت تفضل نماید.

 

این دعا دوبخش کلی دارد که در یازده فراز اول برای آحاد امت اسلامی و در پانزده فراز آخر به اقشار و اصناف مختلف،  دعا میشود و این‌که در بین همه اقشار و صنوف از علما شروع میکند حاکی از این است که آنها دارای نقش مهم، اساسی و بی بدیلی هستند و تاثیر فراوانی در صلاح و فساد امت و ملت دارند.

 

علمای دین، فقها و مفسرین به‌طور کلی در متون دینی شاخصند اما در اینجا منظور از علما فقط روحانیونی که لباس دین به تن دارند نیستند.

 

خاتم انبیا (ص) در روایت مشهوری فرمودند « اطلبواالعلم و لوبالصین» که اگر تنها منظور علوم دینی باشد در آن زمان در چین از علم دین خبری نبود، پس معلوم می‌شود منظور از علم، تمام دانش‌هایی است که به نحوی در خدمت دین و دنیای جامعه می‌تواند قرار بگیرد و کسانی که واجد این معلومات باشند به آنها عالم گفته می‌شود. هرمتخصصی که در یک کاری تخصص دارد می‌تواند در خدمت اجتماع قرار بگیرد و ما برای این‌ها دعا می‌کنیم. بنابراین دانشگاهیان، فرهنگیان، حوزویان، مهندسین، پزشکان، و بسیاری از حرفه‌هایی که نیاز به آموزش دارند جزو علماء هستند.

 

پیامبر (ص) فرمودند: « صِنفانِ مِن اُمَّتي إذا صَلُحا صَلُحَت اُمَّتي، و إذا فَسَدا فَسَدَت اُمَّتي، قيلَ: يا رسولَ‌اللّه ِ، و مَن هُما ؟ قالَ: الفُقَهاءُ و الاُمَراءُ»

 

 دوگروه هستند که اگر فاسد شوند امت مرا فاسد می‌کنند و اگر صالح و شایسته باشند امت من هم شایسته می‌شوند. پرسیدند: یارسول الله(ص) این دو صنف کدامند؟ فرمودند: علمای دین و امیران! به‌ واسطه اهمیتی که در تربیت اجتماع دارند.

 

امام امیرالمومنین هم (ع) فرمودند: « زَلَّةُ الْعالِمِ کَإنْکِسارِ السَّفِینَةِ تَغْرَقُ وَ تُغَرِّقُ مَعَها غَیْرَها» لغزش عالم مثل شکسته شدن کشتی در وسط دریاست که هم خودش غرق می‌شود و هم دیگران را غرق می‌کند.

 

عالمی از جایی عبور می‌کرد، کودک نورسی را در حال گِل بازی دید گفت:  فرزندم هوش دار که نلغزی! کودک آموزش دیده در جواب گفت: من بلغزم فقط خود لغزیده‌ام، تو هوش دار که اگر بلغزی خلقی در پی خواهند لغزید.

 

ایرادی که بعضی دشمنان از ما و دین ما می‌گیرند این است که اعتقاد به زهد مانع پیشرفت شما مسلمانهاست. این که می‌گویید همه باید زاهد باشند و خیلی به فکر دنیا نباشند و آخرت خود را آباد کنند!

 

در جواب این شبهه باید گفت: اولا زهد، ناظر به مسئله مصرف است نه تولید، که انسان در زندگی خیلی اهل مصرف نباشد و به ضروریات بسنده بکند. هیچ کدام از بزرگان دین نفرموده‌اند کم تولید کنید، یگانه زاهد دنیای اسلام حضرت امام علی (ع) بزرگترین تولیدکننده و موفق‌ترین کشاورز در زمان خود بود!

 

 ثانیاً زهد، بیشتر ناظر به فرد است نه اجتماع.

 

حاکمان در جوامع اسلامی باید زاهدانه زندگی کنند و رفاه را برای مردم رقم بزنند. آنان باید خود را در تنگنا قرار دهند تا ضعیف‌ترین مردم راحت زندگی کنند.

 

امام امیرالمومنین(ع) خود نان جو می‌خورد و لباس خشن می‌پوشید و می‌فرمود در همین چندسالی که حکومت کردم برای کشور امنیت آوردم و کاری کردم که مردم بتوانند نان گندم بخورند. پس نباید ناجوانمردانه زهد را به مسئله برخورداری مردم از رفاه معقول تسری دهیم.

 

ثالثا زهد یک مساله درونی و دلی و باطنی است. انسانها می‌توانند با ثروت زیاد زاهد هم باشند.

 

 نقطه مقابل زهد، حرص است که همان وابستگی و دلبستگی به دنیاست. یک انسان فقیر هم می‌تواند با وابستگی به دنیا زهد را کنار گذاشته و حریص باشد هرچند دسترسی نداشته باشد و در مقابل، یک ثروتمند می‌تواند درعین دارا بودن، دلبستگی را از خود دور کند و زاهدانه زندگی کند. پس منظور این نیست که انسان باید هیچ چیز نداشته باشد تا زاهد باشد. ثروتمند زاهد مانند تحویلدار بانک یا صندوقدار فروشگاه است که هرچه دریافت یا پرداخت کند برایش فرقی ندارد. الان بعضی از مراجع تقلید میلیاردها تومان در ماه وجوهات دارند اما زاهدانه زندگی می‌کنند. بنابراین زهد به معنای نداشتن دنیا نیست، به معنای دلبسته نبودن به دنیاست.

 

در حالات مرحوم ملااحمد نراقی صاحب کتاب معراج السعاده آمده که در کاشان رفت و آمد زیادی از سراسر کشور داشت  و از آنها در یک خانه بزرگ با امکانات و آشپزخانه وسیع پذیرایی می‌کرد. روزی درویشی با همان  قیافه‌های عجیب و غریبِ کشکول و تبرزین بر او مهمان شد و وقتی آن دم و دستگاه بزرگ و پررونق را دید گفت این با مطالبی که ملا احمد در کتاب معراج السعاده درباره زهد آورده جور در نمی‌آید و به مرحوم نراقی اعتراض کرد و ایشان هیچ نگفت تا این که باهم توافق کردند به زیارت کربلا بروند.

 

درویش به ملااحمد گفت که تو با این دم و دستگاه اگر بخواهی آماده شوی خیلی طول می‌کشد پس اجازه بده من تنها بروم. ملا احمد فرمود: من همین الان آماده‌ام و حرکت کردند تا به نزدیکی‌های قم رسیدند که یکباره درویش گفت من کشکولم را در کاشان جاگذاشته‌ام. ملا احمد گفت در خانه ما چیزی گم نمی‌شود پس از زیارت آن را بردار!  درویش گفت من اصلا بدون کشکول نمی‌توانم مسافرت کنم.

 

ملااحمد همین جا مچ او را گرفت و گفت من به قول شما از آن همه ثروت به راحتی دل کندم و تو از یک کشکول نمی‌گذری؟ بنابراین زهد به نداشتن نیست، انسان می‌تواند اموال زیادی در اختیار داشته باشد اما به آن دلبسته نباشد و اگر لازم شد به راحتی در راه خدا خرج کند، از کم شدنش ناراحت نشود و اگر زیاد شد هم خیلی خوشحال نگردد.

 

امام امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه فرموده‌اند که زهد را در بین دوجمله قرآن پیدا کنید « لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ حدید 23 »

 

ویژگی دیگری که امام زمان (عج) درخواست کرده نصیحت است. این که علماء اهل نصیحت باشند. در روایات آمده که این به معنای اطاعت محض، محبت خالص و عشق پاک نسبت به خدا و اولیای دین و خیرخواه مردم بودن است  که در قول و عمل آن چه به خیر و صلاح مردم است انجام دهد چه آنان را خوش آید چه  ناراحت شوند..

 

خواندن 101 دفعه آخرین ویرایش در یکشنبه, 10 بهمن 1400 ساعت 07:36

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.