خلاصه خطبه نماز جمعه مورخ 1400/10/17

سه شنبه, 05 بهمن 1400 ساعت 08:09
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

 

برگرفته از خطبه اول نماز جمعه جهرم مورخ 17-10- 1400

 

«...وَاكْفُفْ‌اَيْدِيَناعَنِ‌الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ.....»

 

درخواست ما از خداوند متعال درنهمین فراز از دعای شریف «اَللّـهُمَّ‌ارْزُقْناتَوْفيقَ‌الطّاعَةِ » این است  که دستهای ما را از ظلم و سرقت بازدارد. مبادا دست‌هایی که باید به درگاه ربوبی دراز شود برای تعرض و ستم و تصاحب اموال دیگران به‌کار گرفته شود. «ظلم» و «ظلمت» از یک ریشه و یکی از معانی ظلم هم ظلمت و تاریکی است. گویی ظالم و ستمگر در نوعی تاریکی به سر می‌برد که نمی‌تواند حقیقت و جایگاه شایسته اشیاء و افراد را ببیند و ‌بشناسد و معنای دیگر ظلم، قراردادن هرچیزی و یا هرکسی در غیر جای خودش است .

 

عدل چه بود وضع اندر موضعش    -     ظلم چه بود وضع در لاموضعش

 

ظلم انواعی دارد و از همه بدتر و بزرگتر ظلم به خداست که برای او شریک قائل شویم « يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ  لقمان13» چه ظلمی بالاتر از این که انسان، آفریدگار هستی را در کنار آفریدگانش که عین نیاز و فقر به او هستند قرار دهد ویا فقیر مطلق را در ردیف او قرار دهد و این همان وضع در غیر موضع  است.

 

همه هرچه هستند از آن کمترند   -      که با هستی‌اش نام هستی برند

 

امیرالمومنین (ع) به نقل از ابن‌ابی‌الحدید فرموده‌اند: « الدَّهْرُ انْزَلَنِی ثُمَّ انْزَلَنِی، ثَّم انْزَلَنِی حَتّی يُقال مُعاوِيَةُ وَ عَلِیّ» روزگار مرا آن قدر پایین آورد تا جایی که می‌گویند کار علی درست است یا معاویه؟ از مصادیق دیگر، ظلم به دیگران است که در روایات آمده خداوند متعال بخشی از عقوبت این گناه را در همین دنیا نصیب ستمگر و ظالم می‌کند. وجود شریف خاتم انبیا (ص) فرموده‌اند: « إنَّ أعجَلَ الشَّرِّ عُقوبَةً البَغيُ» سریعترین گناهی که دامن انسان را در همین دنیا می‌گیرد تجاوز به حقوق دیگران است حتی اگر نسبت به یک حیوان باشد.

 

از فردی که سعی می‌کرد از ظلم به دیگران دوری کند پرسیدند این ویژگی ممتاز را از کجا به دست آورده‌ای؟ گفت: روزی در کودکی بر بلندای تپه‌ای خانه‌های عشایر را تماشا می‌کردم که دیدم جوان مغروری با سنگ به پای سگی زد که زوزه‌ای کشید و لنگ لنگان  فرار کرد. طولی نکشید که این جوان با همان حالت غرور قصد سوار شدن بر اسب نمود که اسب رم کرد و با لگد به پای جوان زد و آن را شکست. اطرافیان خواستند اسب راتنبیه کنند اما پای اسب به لانه موش صحرایی رفت و شکست. مات و مبهوت این چند ظلم و عقوبت بودم که در لحظاتی کوتاه اتفاق افتاده بود و فهمیدم که نباید در این عالم ستم کرد. ناگفته نماند که مبارزه با نفس برای دوری از ستم به دیگران نزد خدای متعال پاداش دارد. مرحوم استاد ربانی ما آیت‌الله شب زنده‌دار، می‌فرمودند یکی از وعاظ، شبی بر بالای منبر درمورد زشتی و عقوبت ظلم صحبت کرد و چون کمی طولانی شده بود دیروقت به منزل رسید و خواست دق‌الباب کند که به خود نهیب زد که آقا سید تو الان در مورد ظلم صحبت کردی و آیا شایسته است که این موقع از شب زن و بچه‌ات را با کوبیدن در بیدار کنی؟ بالاخره تصمیم گرفت که تا صبح پشت در بنشیند اما لحظاتی بیش طول نکشید که خانمش در را باز کرد و هردو وارد منزل شدند. از خانمش پرسید از کجا فهمیدی من پشت در هستم مگر خواب نبودی؟ خانم جواب داد بله همه خواب بودیم  اما در حالت رؤیا خانم مجلله‌ای که احساس کردم باید وجود شریف یگانه دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) باشد به من فرمود فلانی فرزندم پشت در منتظر است آن را باز کن. اشک از چشمان سید جاری شد و گفت خدارا شاکرم و خیالم راحت شد که حضرت مرا به فرزندی قبول دارد. به هرحال اگرشخصی جلوی خودش را بگیرد و به دیگران ظلم نکند خدای متعال این گونه پاداش اورا خواهد داد.  حکیم ابوالقاسم فردوسی می‌گوید:

 

میازار موری که دانه کش است      -       که جان دارد و جان شیرین خوش است

 

و مرحوم آیت‌الله الهی قمشه‌ای مترجم قرآن کریم هم گفته:  

 

هرکس که دلی دارد یک مور نیازارد     -        کان مور هم از دلبر دارد اثری بر دل

 

گاهی از اوقات ما به خودمان هم ظلم می‌کنیم. همان زمانی که  گناه می‌کنیم و به دستورات خدا دهن کجی نموده و حدود الهی را زیرپا می‌گذاریم «ظلمت نفسی» خدا دل و چشم و گوش و زبان به ما داده که بندگی و اطاعت کنیم نه این که آن امانت‌ها را با گناه آلوده سازیم. بنابراین از او می‌خواهیم که دستها و اعضای ما آلوده به اشکال مختلف ستم و بیداد نشود.

 

سرقت هم یکی از مصادیق فاحش ظلم است. چه ظلمی از این بالاتر که انسان به اموال دیگران که برایش زحمت‌ها کشیده دست درازی و تصاحب کند. البته سرقت در ادبیات دینی فقط این نیست که انسان از دیوارخانه‌ای بالا برود و به اموال دیگران تعرض کند که این هم یک نوع سرقت هست. وجود مقدس امام به حق ناطق جعفربن محمدالصادق (ع) فرمودند: «السُّرّاقُ ثلاثةٌ: مانِعُ الزَّكاةِ، و مُستَحِلُّ مُهُورِ النِّساءِ ، و كذلكَ مَنِ استَدانَ و لَم يَنْوِ قَضاءَهُ » دزدی سه گونه است: اول کسی که به اموالش زکات تعلق می‌گیرد ولی نمی‌پردازد. پس معلوم می‌شود انسان مالک آن مقداری از اموال که مشمول زکات و خمس شده نیست و اگر نپردازد تصرف در مال دیگری و دزدی است. دوم آن آقایانی که قصد دارند مهریه خانمشان را نپردازند و بالا بکشند وباید بدانند روز قیامت حساب و کتاب دارد.

 

سوم شخصی که قرض می‌گیرد و از همان ابتدا قصدش بر این  است که پرداخت نکند این هم دزدی است.

 

خواندن 114 دفعه آخرین ویرایش در سه شنبه, 05 بهمن 1400 ساعت 08:14

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.